گوشم از آواز غمگین سکوت شب پراست / لطفا آن لحن صدایت را برایم پست کن
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم / با اشک ، تمام کوچه را تر کردم
وقتی که شکست بغض تنهایی من ، وابستگی ام را به تو باور کردم.
به هر دری که زدم سری شکسته شد / به هرجا که سر زدم دری بسته شد
نه دگر در زنم به سر نه دگر سر زنم به دری / که روح در به درم از سر و در زدن خسته شد.
جز من اگر عاشق شیداست بگو / ور میل دست به جانب ماست بگو
ور هیچ مرا در دل تو جاست بگو / گر هست بگو نیست بگو راست بگو.
بسترم صدف خالی یک تنهاییست ، و تو چون مروارید گردن آویز کسان دگری!
عاشقی با قلب من بیگانه شد / خنده از لب رفت و یک افسانه شد
حس و حالی بعد عشق آمد پدید / بعد آنشب زندگی غمخانه شد.
سایه ام امشب ز تنهایی مرا همراه نیست / گر در این خلوت بمیرم هیچ کس آگاه نیست
من دراین دنیا به جز سایه ندارم همدمی / این رفیق نیمه راه هم گاه هست و گاه نیست.
کلمات کلیدی: